برای قهرمان همیشه لبخند به لب...

اون شب پرهیاهو رو یادت میاد ‏!؟؟؟
چند سالیه که اردیبهشت برای من و مردم شهرم بهشته ،این رو همه میگن ‏!‏ خودتم گفتی که اصفهان خوده خوده بهشته ‏!‏
بیست و پنجم اردیبهشت نود توی یه شبه پر از نورو ستاره بارون ، وقتی اتوبوس زرد باشگاه ، از توی خیابونای این بهشته روی زمین رد میشد ، هر کدومتون که توی اون اتوبوس بودین یه حال عجیب داشتین ‏!‏ اما تو وسط اتوبوس همش کنار محرم ایستاده بودی ‏! با اون لبخند همیشگیت تموم شب به احساسات مردم جواب میدادی ... دستای گره زدت به همدیگه و تعجب چشمات از اون همه جمعیت بزرگترین تفاوتت با هم تیمی های دیگت بود ... با اینکه آره خب ،سال قبلشم با استقلال قهرمان شده بودی اما طعم طلایی قهرمان شدن یه چیزه دیگست ‏!‏
باور کن هنوزم درست و حسابی نمیدونیم چی شد که امسال از سپاهان رفتی ، اما تو هم مثه خیلیای دیگه خاطره های خوبی برامون گذاشتی ،نمیدونم بالاخره با آبیا میای یا نه ‏!‏ نمیدونم قدر تعصبت به هر تیمی که براش بازی میکنی رو میدونن یا نه ‏!‏ اما یه چیزی رو خوب میدونم که این مردم هواتو دارن ...
مطمئن باش اگه برامون به سه تا زبون نوشتی " دو سال زندگی توی شهر زیبایی که منو به یاد خیابونای برزیل مینداخت برام سراسر شادی و موفقیت و کسب جام بود " ، مردم این شهر با صد تا زبون ازت تشکر میکنن ....

مرسی فابیو جانواریو